معنی دست پاچه کردن، براشفتن، خجالت دادن، شرمسار شدن, معنی دست پاچه کردن، براشفتن، خجالت دادن، شرمسار شدن, معنی bsت /ا]i lcbj، fcاatتj، o[اgت bاbj، acksاc abj, معنی اصطلاح دست پاچه کردن، براشفتن، خجالت دادن، شرمسار شدن, معادل دست پاچه کردن، براشفتن، خجالت دادن، شرمسار شدن, دست پاچه کردن، براشفتن، خجالت دادن، شرمسار شدن چی میشه؟, دست پاچه کردن، براشفتن، خجالت دادن، شرمسار شدن یعنی چی؟, دست پاچه کردن، براشفتن، خجالت دادن، شرمسار شدن synonym, دست پاچه کردن، براشفتن، خجالت دادن، شرمسار شدن definition,